سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیار مهر دیاریست برای همه وبلاگ نویسان باصفای ایرانی
MELIKA - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
 RSS 
HOME
Email
profile
managment of weblog
all visite : 128279
today visitor: 71
lastday visitor: 8
about us
MELIKA - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
مدیر وبلاگ : اهالی دیارمهر[94]
نویسندگان وبلاگ :
MM312
MM312 (@)[0]

ANTIC
ANTIC (@)[6]

MELIKA
MELIKA (@)[65]

MARY (@)[0]

J.SHARIFIAN
J.SHARIFIAN (@)[0]

MASIH
MASIH (@)[0]

POoRyA
POoRyA (@)[0]

ARAM
ARAM (@)[6]

ASIEH (@)[2]

RAHA
RAHA (@)[4]



..................
logo
MELIKA - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
..................
archive
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385

..................
to be or not to be

ntic

rha

melik

arm

mry

mm312

msih

shrifian

poriya

iqsn

vest

anhita

kmelia

hmid


..................
search



..................
pages of diyaremehr
جلد دیار مهر
سیاست دیار مهر
تعطیلات آخر هفته دیار
تاریخ دیار مهر


..................
member
 

 

آقای من سلام

صدایم از انتهای تاریخ به تو میرسد؟ درد جاری از دیدگانم را میپذیری؟ حسرت پنهان در صدایم را میشنوی؟که دورم از تو به اندازه هزار سال! که دورم از بیت الاحزانی که دوباره آبستن کوچ شقایقی زخمی است. نیستم کنار ضریح بسترت ! نیستم که مثل کبوترهای شکسته پرت ، دخیل نگاهم را به آن پارچه زرد ببندم و قطره قطره آب شوم با خون سرت . نیستم که زیارتنامه ام را از روی سپیدت بخوانم . آن قدر دورم از تو که نوای محزون امن یجیبم مرهمی نیست حتی به درد دلم !

دورم از تو آقای من، نیستم کنار التهاب ثانیه های خانه ات ، اما به خدا بند دلم پاره میشود هرچه صبح نزدیکتر می آید.

میترسم از دستم بروی و دستم به دامنت نرسد باز!

آقای من ! یک امشبی که همه بی قرار تواند پا به پای بی تابیم صبوری میکنی ؟ کودکان یتیم کوفه ، کاسه کاسه شیر نذرت کرده اند و پشت در نشسته اند ، اگر پلک بگشایی ، حاجت روا میشوند . به نگاهی همه حاجت روا میشویم . ما که یتیم تریم از آنها که دوریم از تو که حتی نتوانستیم سر به سر پایت بگذاریم! کاسه های گداییمان شیر ندارد ، درست! اما سه شب است که با شوری اشکمان افطار باز کرده ایم . نمک گیر عشقت که هستیم . پا به پای یتیمان کوفه هق هق کرده ایم و در محراب ابرویت به سجده ای ابدی فرو رفته ایم

پیش از آنکه آفتاب اشکهایمان را تبخیر کند در بگشای ! در بگشای و بگو

‏‏« آن مسیحای شب تیره حاجات کجاست ؟

خانه دوست کجا ؟‏جای مناجات کجاست ؟ »‏


بذر شما

  • نامرد باش مثل همه مردهای شهر

  • Author : MELIKA:: 87/6/10:: 2:29 عصر

    توتون خاطرات تو را میکشم هنوز 

    حالا که سور و سات زمان بی اثر شده

    حالا که نیش عقربه ها سم روزها 

    چون ‏‏ گشت های سبز خفن دردسر شده!

     غربت که فانتزی سفرهای دور نیست

    وقتی میانمان دو وجب راه شر شده!

    حق با تو بود، اینکه بهانه است سرنوشت

    ما گند میزنیم به دنیا اگر شده

    با این بهانه که زده زیر دلم خوشی

    با این بهانه که پری قصه خر شده!

    پک می زنم به حجم دو پس مانده از ریه

    " دم "  " باز دم "  دو عنصر عمری هدر شده

    نامرد باش مثل همه مردهای شهر

    بدجور این مرام تو زنگ خطر شده

    بگذار باورم بشود بی تو کوچه ها

    بر شاخ و برگ خاطره هایم تبر شده

    بگذار در گلــــــــوم بماند گلایه ها

    حالا که سال هاست فلک گنگ و کر شده!


    بذر شما

  • بگیر دست مرا سردم است بانو جان

  • Author : MELIKA:: 87/5/7:: 11:34 عصر

    تمام ماتم من این غم است بانو جان

    که هرچه از تو بگویم کم است بانو جان

    چه دور مانده ام از آفتاب چشمانت

    بگیر دست مرا سردم است بانو جان

    هزار سال گذشت و با این حال

    هنوز مسئله ای مبهم است بانو جان

    که میخ سینه خورشید را چگونه شکافت؟

    که پشت ماه از آن شب خم است بانو جان

    دلم گرفته کجای بقیع گریه کنم ؟

    کدام خاک ؟خدا عالم است بانو جان ....

    جای همتون خیلی خالیه ..................

     


    بذر شما

  • بغض های کال

  • Author : MELIKA:: 87/3/31:: 11:9 عصر

    بغض های پنهانی ام

     

    که پیشتر

     

    در دل کاشته ام

     

    سر به آسمان کشیده اند و

     

    طاق کرده اند

     

    طاقت را


    بذر شما

  • بک روز که ...

  • Author : MELIKA:: 87/3/23:: 12:47 صبح
    یک روز که فراموش کرده بودیم چندشنبه بود...

       یک روز گرم لعنتی

            که نفهمیده بودیم گرما ما را زده بود یا ما گرما را..

        ناقوس صبحمان را کلاغ نواخته بود...

             و ..هی ..بلا بر سرمان آوار شده بود...

       نه تو نمرده ای .....

        امکان مردنت  

          هرگز نبوده است

          دریا هنوز نام تو را موج می زند.....

    *برای آناهیتای عزیز که میدانم این روزها تسلی نمی خواد فقط کاش میدانستم کیست که مرده ها را زنده تواند کرد

     


    بذر شما

    این بادهای هرزه راه به جایی نمی برند

    طوفانی باید که گیسهایم رابکشد

    چشمهایم رابهم بدوزد

    ومرابلند کند

    بلند

    آنقدرکه یادم برود زمین سخت است

    زمین سخت است

    ومرادرخود حل نمی کند

    طوفانی باید

    که گلیمم راجمع

    ومرابتکاند درخویش

    .......

    گردبادی عظیم درراه است

    ( مرگ که تحویلت نمیگیرد پس بتمرگ و زندگی کن ! )


    بذر شما

  • وقتی تو نیستی

  • Author : MELIKA:: 87/3/4:: 9:48 عصر
    اینجا باد میاید...
    اینجا هنوز باد میاید و خواب قاصدکهای دلواپس این روزها را آشفته می‌کند.
    اینجا باد میاید و من هنوز، در حسرت تعبیر یکی‌دو خط از آن همه رویا که داشتیم -که داریم- هر روز صبح، پس کوچه‌های آشنای دلتنگی را آب‌پاشی می‌کنم و چشم به راه می‌نشینم.
    اینجا باد میاید و بغضهای نابالغ مرا، پیش از آنکه شعر شوند با خود می برد.
     اینجا...

    *وقتی تو نیستی، نه هست‌های ما چونانکه بایدند، نه بایدها. مثل همیشه، آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم. عمریست لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می‌کنم:
                                                          باشد برای روز مبادا!
    اما، در صفحه‌های تقویم، روزی به نام روز مبادا نیست. آن روز هر چه باشد، روزی شبیه دیروز، روزی شبیه فردا، روزی درست مثل همین روزهای ماست. اما کسی چه می داند، شاید امروز نیز روز مبادا باشد!
    وقتی تو نیستی، نه هست‌های ما چونانکه بایدند، نه بایدها...
    هر روزِ بی تو، روز مباداست...

    *قیصر امین‌پور


    بذر شما

    <      1   2   3   4   5   >>   >