سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دیار مهر دیاریست برای همه وبلاگ نویسان باصفای ایرانی
تابستان 1387 - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
 RSS 
HOME
Email
profile
managment of weblog
all visite : 128421
today visitor: 1
lastday visitor: 2
about us
تابستان 1387 - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
مدیر وبلاگ : اهالی دیارمهر[94]
نویسندگان وبلاگ :
MM312
MM312 (@)[0]

ANTIC
ANTIC (@)[6]

MELIKA
MELIKA (@)[65]

MARY (@)[0]

J.SHARIFIAN
J.SHARIFIAN (@)[0]

MASIH
MASIH (@)[0]

POoRyA
POoRyA (@)[0]

ARAM
ARAM (@)[6]

ASIEH (@)[2]

RAHA
RAHA (@)[4]



..................
logo
تابستان 1387 - فرهنگ و ادبیات دیارمهر
..................
archive
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
بهار 1386
زمستان 1385

..................
to be or not to be

ntic

rha

melik

arm

mry

mm312

msih

shrifian

poriya

iqsn

vest

anhita

kmelia

hmid


..................
search



..................
pages of diyaremehr
جلد دیار مهر
سیاست دیار مهر
تعطیلات آخر هفته دیار
تاریخ دیار مهر


..................
member
 

 
  • نامرد باش مثل همه مردهای شهر

  • Author : MELIKA:: 87/6/10:: 2:29 عصر

    توتون خاطرات تو را میکشم هنوز 

    حالا که سور و سات زمان بی اثر شده

    حالا که نیش عقربه ها سم روزها 

    چون ‏‏ گشت های سبز خفن دردسر شده!

     غربت که فانتزی سفرهای دور نیست

    وقتی میانمان دو وجب راه شر شده!

    حق با تو بود، اینکه بهانه است سرنوشت

    ما گند میزنیم به دنیا اگر شده

    با این بهانه که زده زیر دلم خوشی

    با این بهانه که پری قصه خر شده!

    پک می زنم به حجم دو پس مانده از ریه

    " دم "  " باز دم "  دو عنصر عمری هدر شده

    نامرد باش مثل همه مردهای شهر

    بدجور این مرام تو زنگ خطر شده

    بگذار باورم بشود بی تو کوچه ها

    بر شاخ و برگ خاطره هایم تبر شده

    بگذار در گلــــــــوم بماند گلایه ها

    حالا که سال هاست فلک گنگ و کر شده!


    بذر شما

  • بگیر دست مرا سردم است بانو جان

  • Author : MELIKA:: 87/5/7:: 11:34 عصر

    تمام ماتم من این غم است بانو جان

    که هرچه از تو بگویم کم است بانو جان

    چه دور مانده ام از آفتاب چشمانت

    بگیر دست مرا سردم است بانو جان

    هزار سال گذشت و با این حال

    هنوز مسئله ای مبهم است بانو جان

    که میخ سینه خورشید را چگونه شکافت؟

    که پشت ماه از آن شب خم است بانو جان

    دلم گرفته کجای بقیع گریه کنم ؟

    کدام خاک ؟خدا عالم است بانو جان ....

    جای همتون خیلی خالیه ..................

     


    بذر شما

  • چقدر در نفس لحظه ها اسیر شویم!

  • Author : ANTIC:: 87/4/14:: 3:56 عصر

     

    بس است

     هر چه نگفتیم از این که بیداد است

    که شعر

    فرصت خوبی برای فریاد است

     

    بیا

    داد بزن

     هرچقدر دلتنگی

     

    بگو

    که عصر من و تو ست

     عصر دلتنگی

     

    زمین!

    جهنم داغیست

    جایتان خالی

    بهشت گمشده!

     باقیست

     جایتان خالی

     

    تمام مردم اینجا بهانه می گیرند

    دلیل خفتشان را زمانه می بینند

     

    برای ظلم به مردم دلیل می ارند

    تیر به دوش  و نشان از خلیل می ارند

     

    پیامبران دروغین قرنها پیشند

    پر از ریا و فریبنده باز درویشند

     

    خدا میان زمین و هوا رها شده است

    زمین به فاجعه کفر مبتلا شده است

     

    برای آمدنت التهاب کافی نیست !

    بس است

    تاب نمانده

    عذاب کافی نیست !

     

    چقدر جمعه بیاید!

    چقدر پیر شویم!

    چقدر در نفس لحظه ها اسیر شویم!

     

    قرارمان شب این جمعه بود

    یادت رفت !

    قرار بود بیایی ،

    چه زود  یادت رفت !

     

    جهانمان پر از ظلم و فقر و بیداد است

    چرا نیامدی!

     اتفاقی افتادست ؟

     

    شنیده ام پر از درد و خسته ای آقا

    تو از کدام زمستان شکسسته ای آقا !

     

    بگو تو پشت کدام ابر تیره پنهانی؟

    آفتاب کدام مسجد پس از بارانی ؟

     

    چقدر قصر بسازند و پادشاه شوند!

    چقدر مردم غمدیده بی پناه شوند!

     

    زمین برای فساد آشیانه خوبیست

    همین برای ظهورت بهانه خوبیست

     

    بیا که نرگس چشم انتظارمان خشکید

    سبز سبز تمام بهارمان خشکید

     

    نذور مرد و زن، پیر یا جوان تا چند؟

    هر سه شنبه آقا

    زیارت به جمکران تا چند؟

     

    نجات بخش تمام جهانیان

    بشتاب

    سوار سبز قبا صاحب الزمان

    بشتاب

     

    " آزمون"

     


    بذر شما