• وبلاگ : فرهنگ و ادبيات ديارمهر
  • يادداشت : فرقي نداره!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 18 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آشنای عوضی 
    سر جمع که بخواي حساب بکني، انسانها موجوداتي بس ابله از نوع دوپا هستند که معادل وزنشون رو اگه يکطرف طلا بگذاري، در طرف ديگه سرخاب با پِهن و پشکل پهن کني، ارزش طرف پشکل بالاتره هنوز! حماقت – خريّت – خودشيفتگي مفرط (من يکي که فکر کنم از اين خيلي زياد به ارث بردم! بگمانم از اجداد حمارم به ارث بردم! روايت بکرده اند مورخان اينکه جناب فاضل الافضل الحکما، تاج عالم، خورشيد عالم تاب، خداوندگار روي زمين، جناب مظفرالدين شاه!!! عوضي کودن نفهم بي پدر کثافتِ ... از حمام در مي آيند رو به آينه کرده چنين نطق ميکنند که: "خودمان از خودمان خوشمان آمد!" مرتيکه انگار مثل سلطان قابوس گي تشريف داشتن، خودشون با خودشون ... خوب! خيلي طبيعي و نورمال هست که درجه ي خودشيفتگي در خون من يکم از حد عادي بالاتر باشه، فکر نکنم کاريشم بشه کرد! مورثيه ديگه!) به دختره احمقِ نفهم بي پدر ميگم: اي بي پدر، اينطور مصرف ميکني ياتاقان مي سوزني ها، شل ميشه ميخواد خودِ کثافتش و بندازه تو بقلم با ناي نداشتش ميگه: "ولششش! ميخواممم يکم حال ک-ن-م" حال کردنو انقدر شول گفت که حالمو به هم زد. فتبارک الله به جمهوري اسلامي که با تربيت اين نسل (از جمله شخص خودم) چه تفاله هايي انداخت بيرون! به به! از ميون تمام جوونهايي که در بريتانيا درس ميخونن، فقط 10 درصدشون درس ميخونن، اما مامي جونهاي همشون فکر ميکونن بچه هاي قند عسل شون دارن درس ميخونن. بابا اي حمارجان بيا دخترتو بردار ببر که ديگه چيزي براي حراج کردن نداره... البت! تا اونجايي که مايه دردسر نشه براي من خوبه که اولاً ميان کافه ي من خوب خرج ميکنن، دوماً از امکانات فضانبردي بنده فيض مي برن، من هم دو طرفه سود ميکنم، سوماً دور و ورم هم شلوغه يکم حواسم از خودم پرت ميشه! ----------------------------------------------------------- من فکر ميکنم معتاد شدم! معتاد چيزبرگرهاي خودم! يعني اگه يه روز مشتري چيزبرگر نداشته باشم که به هواي طرف و البته کره خوري خودم که در عوالم پسا-علفي واجب الوجوده! دپرس مي شم. جدي ميگم! اگه يه روز چيزبرگر اونيلِ باباک نشان رو نخورم، پس افتادم فکر کنم! ببين عزيز جان! با خودت رو در وايسي نداشته باش! اهل دود جات هستي اينو يادت باشه که دود خالي با مشروب که قاطي کني – بي شک حسابت بعد از چند سال ناقابل با کرام و الکاتبينه... بايد بشيني چيز همچين خوش خوراک چرب بزني تو رگ! که چربيش بياد به کمک کبد و کليه ات اثر مخرب مشروب و خنثي کنه، دود که براي طول عمر مناسبه، درد چربي روي قلب ميمونه که با هفته اي يک گيلاس شراب حله حله! ... حالا بماند! من ديگه مشروب کم ميخورم! يه دختره بود، خدا عمرش بده، اون يادم داد بفهمم کي اعتياد دارم! چيز خوبي گفت: گفت اگه يه روز صبح پاشدي ديدي بدجوري الکل مي خواد بدنت، بدونه هيچ مقدمه اي رفتي سراغ بار خونت نشستي به مشروب خوردن، بدون که دقيقاً از همون لحظه الکلي شدي! حالا ميفهم که من سه بار تو زندگيم الکلي شدم، هر سه بار خودم تونستم خودمو نجات بدم! يکم عجيبه اينکه، بهم زدن با سحر (اولين دوست دخترم وقتي تقريباً هفده سالم بود)، مرگ امين، و آخرين بار هم بهار امثال وقتي فهميدم ... يه مدتي الکلي بودم. از خواب پا مي شدم، يه گيلاس اسگاچ مي زدم، دو سه تا سيگار پشت هم، يه قهوه ايرلندي (مخلوطي از قهوه انگليسي – خامه و ويسکي) و تا شب يکي در ميون رو هوا بودم، تقريباً وقت ناهارم که يه چيز مختصر و ساده بود به همراه تقريباً دو ليوان مارتيني و آب توت فرنگي ميخوردم – يه ساعت بعدش يه آبجو خمره اي مي زدم (آدم الکلي اشغال خوره، مشروب خوب و بد نمي فهمه چيه) از شب هم که ديگه ساعتي يه ليوان ويسکي... وقت بيهوش شدن هم بي استثناء نمي فهمي کجا رو گند مي کشي يا حتي خيس ميکني، الکلي آخر شب بدجوري مسته ديگه، هيچي نمي فهمه! هميشه يجا مي رسيد خودم از خودم بدم مي اومد. ميشي عين سگ، بلا نسبت سگ! مخصوصاً از نگاه زن انگليسي ها بدم مي اومد. خوب آدم الکلي صورتش هميشه سرخه، از دو متري بوي الکل مي ده و تلو تلو ميخوره، اين سه تا چيز و هر زني بدش مي آد. هميشه يادت باشه اگه مشروب رو براي دختر بازي ميخواستي، بدون آدمي هستي با قابليت بسيار بالا براي معتاد شدن و ضربه خوردن! خوب من اين چيزا رو تو تجربه فهميدم... سر شب من و تنها قسمت روز که خيلي عاشقشم (البته بعد از اتمام بعدازظهر که شاگردام مي آن و من مي رم بالا تو دفتر يا با يکي از رفقا يا تنهايي ريلکس ميکنم) اين دوازده شب به وقت محليه که هميشه کليساي وامونده بقل خونه يه دينگ ميزنه، من ميرم تو بالکن، ميگم: متشکرم اي عيساي ناصري وامانده ي شارلاتان که هنگامه ي دود کردن علفي را به من يادآوري کردي، يه شات ويسکي تا دو سه ساعت بعدش دستمه و معمولاً شبي يه فيلم ميبينم، life is short, take it so damn easy دينگو وامانده ناصري بدبخت بزد...من برفتم!