دست شما درد نکنه بانو، پس بنده و آن ديگر عزيز که گهگداري کامنت ميگذارد پشم عورتين هستيم اگر مخاطب نباشيم؟ لااقل آنهايي که به خود زحمت نمي دهند کامنت بگذارند را پشم عورتين بدان اما اينکار را هم بکني زشت است چون قشنگ نيست! استدلال منو ببين تورو خدا - استنتاج ساده ي منطق ديوانگي عوضي گونه من: زشت است چون زيبا نيست! -------- ولي جداً آدمها رو نبايد از دور قضاوت کرد، ميدوني چرا؟ چون تا کامل به درون دل کسي راه پيدا نکردي سعي کن قضاوت نکني، تازه اگه فکر کردي کامل وارد دل کسي شدي شک کن که هنوز وارد نشده باشي. به هر حال نبايد همه اونهايي که اينجا کامنت نمي زارن رو پشم عورتين تصور کنيم که دور از انصاف و درستکاري و اين حرفهاست. /// من اگه بفهمم کد اينجا رو کدوم آدم باحالي اينطور بهم ريخته که وقتي چاپ ميشه هرچي دل اندرون نوشته بود به هم کمپرس ميشه دستم برسه ميدونم باهاش چيکار کنم. دو پرس لوبيا پلو با کنسرو ماهي ميدم بخوره، کلي هم روغن زيتون به زور ميکنم تو حلقومش، پاهاشو طناب مي بندم از سقف آويزونش ميکنم هي ميچرخونمش. ببينم اينطوري خوشش مي آد که نوشته هاي ما رو بعد از چاپ به هم کمپرس ميکنه؟ در ضمن، نوشته راجع به هيتلر هم تموم شد، لنگرها رو ميکشيم، سي درجه به شرق - باد مساعد است! پيش بسوي مطالعه ي دو رساله فلسفي-تاريخي- سياسي از جنبش مشروطه ايران: دو کتاب سفارش داده بودم از استاد فريدون آدميت که اين دو بعد از سي سال اولين بار در حيات (بهتره بگم حياط!) جمهوري اسلامي چاپ شده و ديروز از ايران بدستم رسيد. "اميرکبير و ايران" / "انديشه ترقي و حکومت قانون عصر سپهسالار" (مراد ميرزا حسين خان سپهسالار است) برم سراغ مطالعه اينها تيک کير يو سويت گرل -سي يا