• وبلاگ : فرهنگ و ادبيات ديارمهر
  • يادداشت : فرقي نداره!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + آشنای عوضی 
    سه شنبه 25 سپتامبر سالش مهم نيست! ------------------------ اتفاق خاص و عجيبي امروز رخ نداد. البته اگه با ويسکي سکس کردن هاي پيرزن وق وقو و هجوم دو کرور مستِ پاتيل براي بيشتر مست کردن به کافه رو نديد بگيريم يا اصلاً بحساب نياريم، روز خيلي عادي و معمولي و بي خبري بود امروز. بعضي ها خيلي اوضاشون خرابه، چند سالي با لب موت فاصله ندارن. ويسکي رو گالوني ميزنن تو رگ. اي روزگار! زنه بلا نسبت شتر مرغ، نشست چهار شات زد، روش يه تِکيلا! حالش خيلي بد بود. از صورتش معلوم بود کمبود سکس داره! اپيدميه اينجا! زکي، جامعه ي آزاده ديگه خير سرش، مردها معمولاً بخاطر اشتغال زياد و مشغوليت ذهني زياد و مشروب خوردن دائمي نمي تونن از پس زنهاشون در بيان، زنهاي سي-چهل ساله ي اينجا يکي درميون دوست پسر بيست ساله دارن. اينو بهش ميگن شراکت در زندگي! حالا اسکاچ رو ول کنيم. خبرها براي شما که در نيويورکه! اصلاً برادر بسيجي انتظار نداشت رئيس دانشگاه کلومبيا که يکي از ده دانشگاه مطرح دنياس بياد و جلوي روش ازش بد بگه: "شما ديکتاتوري کوچک و مشمئز کننده درونتان داريد" واي که چقدر خنديدم امروز! بنده خدا تصور ميکرد اونجا هم مثل ايرانه که وزارت مافنگي اطلاعاتش همه رو از صافي رد کنه، از رياست تا کوچکترين استاد مجيز اهل بيت عصمت و طهارت رو بگن تا کار بهشون بدن!!! واي خدا! اين بيچاره هنوز نمي دونه در حاکميت دموکراتيک آمريکا، هر اشتري ميتونه قر بزنه، نق بزنه، ايراد بگيره، هر خري ميتونه بياد جلوي روي رئيس جمهور مملکت بايسته و ازش بد بگه، تازه انتظار داره رئيس جمهور براش دست هم بزنه که "بله! ما ملت آزادي هستيم. همه حق دارن هرچيز که ميخوان بگن" (البته حکومت سر آخر همون غلطي رو که ميخواد ميکنه). ببين عزيز من! ويسکي رو بايد سکسي خورد. حالا يه سري تازه به دوران رسيده ي پورش سوار ممکنه چون Shivas Regal اسم در کرده بيان و يه شات از اون سفارش بدن! مهم نيست، مهم اينه که اگه ويسکي خور هستي اول بياي پشت پيشخون بشيني، يه دونه سيگار برگ از جيبت در بياري بزاري کنار ميز با يه کبريت. از اون کبريتا که با دست آتيش ميگيرن. همين کافيه که من بگم ببخشيد، دستور مقامات اينه که داخل سيگار نشه کشيد، لطفاً از قسمت فضاي باز کافه استفاده کنيد. تو هم که ويسکي خور هستي بگي: "مهم نيست، اسکاچ رو بده بياد" من نگات ميکنم که يعني چي ميخواي؟ اگه گفتي jack Daniel’s ميفهمم که نه بابا، رفيقمون اينکارس، ويسکي خوره! ميدوني چرا؟ جک دانيلز رو بايد سِک زد که ته مزه ي شکولاتيش بشينه تو معده، دهنتو خوشبو کنه. يه جلايي هم به عروق و قلبت بده. تجويز ميکنم يک عدد ته استکان شبي، با سه قالب يخ متوسط الحال. بايد با ليوان لاس بزني، ايراني بازي در نياري ها!!! 4 ساعت بايد با همين ته ليوان (4/1 ليوان متوسط) حال کني. قشنگ مشابه لب گرفتن. از ليوانت لب بگير. ريلکس بشين و سه الي چهار ساعتي خوش باش با يک چهارم ليوانت. اينو ميگن يه انگليسي جنتلمن! مرتيکه ي درشکه سوار مياد ميگه شيوازرگال ميخوام. ميخواستم بگم لامبورگينيتو ديدم دم در کج پارک کردي عمو! حالمو گرفت. عصر يه شات اسکاچ زدم. انقدر کم که اگه پليس جلومو احياناً گرفت، درصد الکل از حد مجاز رانندگي بيشتر نشه. يه علف نجيب کنار شومينه کنارش زدم تو رگ. يه قطره ي مامان چکيدم تو چشمام، رفتم تو آسمونها سراغ همون که تو ايميل ات اسمشو بردي و همون منو ديونه کرد. بعد از يک عمر دختربازي و اشک دخترا رو در آوردن، يک دختر پيدا شد بدجوري اشکمو در آورد. يه نگاهي به بيرون انداختم. سوئيچو برداشتم و ازپشت ميز پاشدم و بالا رو بستم و زدم بيرون. درد دارم مليکا، آه! درد دارم مليکا، خيلي زياد. خيلي زياد. اي کاش الان ايران بودم و ميتونستم مثل قديمها کنارت بشينم، يکم درد دل کنم. چيزهايي که مثل گذشته فقط خودت ميدونستي و فقط خودم رو بگم... اي کاش! دنيا اينقدر کثيف نبود! اي کاش ... تو سرت سلامت عزيز، تو خودتو اذيت نکن. ميشه شعر بگي؟ ميشه؟