آرام جان من نمي خوام بگم ياد كردن از گذشته چيز بديه ... اتفاقا معتقدم خيلي هم خوبه و همون طور كه دفعه قبل هم گفتم همه مردم دنيا به گذشته و تاريخشون با غرور نگاه ميكنندو دقيقا حرفم همينه كه مردم دنيا سعي ميكنند براي آيندگانشون هم گذشته پر افتخاري به جا بگذارند ولي مردم ما نه !
اينكه ما لان نتونستيم ار اونچه كه داريم به خوبي محافظت كنيم وخلي چيزا رو از دست داديم دليل نميشه كه گذشت وداشته هاي گذشته رو نفي كنيم يا مثلا بزنيم تو سرش كه چون ما لان چيزي نداريم واسه اينه كه چسبيديم به گذشته مشكل ما چسبيدن به گذشته نيست مشكل فراموش كردن گذشته است اتفاقا !!
ببين ماها اگه از گذشته حرف ميزنيم خدا وكيلي چقدر با اطلاعات حرف ميزنيم ؟ مثلا ما از كوروش خيلي لطف كنيم يا بهتر بگم خيلي هنر كنيم ميدونيم كتيبه ي حقوق بشرش يك بوده چي ديگه ميدونيم
ما از گذشتمون صرفا ياد ميكنيم اينه كه باعث ميشه پيشرفت دور از دستس بشه
ياد كردن بد لازمه اما كافي نيست ...
ضمنا همين ماها ... همين ماها كه انقدر داريم از اينده ميگيم واينكه چرا پيشرفت نميكنيم خودمون تو اين مسير چه كرديم ؟؟؟؟
گذشته ي ايران با همه عظمتش نبايد فراموش بشه به بهانه ي اينكه ما پيشرفت نميكنيم چون به اون چسبيديم تاريخ يه ملت با رگ ريشه اش عجينه ...
در تصديق سخن ادبياتچي عزيز:
در زيرگذر ماربل آرچ در لندن و ضلع شمالي هايدپارك زن گداي چهل ساله زندگي مي كند كه اگر بفهمد مخاطبش ايراني است از او پول نمي گيرد. چند بار هم شده كه سكه ايراني ها را به سمت خودشان پرت كرده است. روزي يكي از دوستان ازش پرسيده بود و برايم نقل قول مي آورد كه اين بيچاره گفته؛ هربار ايراني ها برايم پول مي اندازند همين كه يك لبخند و تشكر تحويلشان مي دهم مي آيند سر صحبت باز ميكنند كه فلاني ما تمدن فلان داشتيم و شاه داشتيم و همه ثروتمند بوديم و ... فلان بوديم و بهمان بوديم و يكهو خدا زد پس سرمان چهارتا ملاي كور و كچل دخمه زدند به تار و پودمان و ... كه مرا از كار و زندگي و كاسبي مي اندازند، اي بابا! مي خواهي كمك كني پول بده و برو، نمي خواهي هم ايراد ندارد فقط مدام سر من بدبخت را نخوريد و به درك كه چي بوديد...
آفرين، ايراني مدام در گذشته است. يك ديليلش فكر كنم اين باشد كه خود خوب مي داند نمي تواند دوباره تمدن ساز شود پس در گذشته سير ميكند...